مستانه

ادب و عرفان و تاریخ پارسی

مستانه

ادب و عرفان و تاریخ پارسی

ستون تسبیح گو

مردی به صاحب خانه گفت : ستون این سقف را اصلاح کن زیرا صدای شکستگی می دهد...

ادامه مطلب ...

کفتار و آهو

کفتاری در مسیر خود به آهویی رسید که بر مرکبی رخش گون سوار بود. کفتار گفت مرا هم بر مرکب خود سوار می کنی؟ ...

ادامه مطلب ...

بیرونی

  بیرونى، ابوریحان محمد بن احمد. (440-362 ق)، دانشمند، منجم، ریاضیدان، حکیم، فیلسوف، مورخ، لغوى. ..

ادامه مطلب ...

یاد باد..

روز وصل دوستداران یاد باد  

یاد باد آن روزگاران یاد باد ...

ادامه مطلب ...

یاد مرگ...

 گویند روزی عطار بر در حجره خود ایستاده بود که درویشی پیش وی آمد و گفت طبیبان او را جواب کرده اند و مردنی است. عطار گفت خدا رحیم است انشاء الله خوب می شوی. درویش گفت اگر نشوم خدا رحیم نیست...

ادامه مطلب ...

زمستان است...

 

 

 

 

 زمستان

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

سرها در گریبان است....

ادامه مطلب ...

ما ز یاران چشم یاری داشتیم...

ما ز یاران چشم یاری داشتیم 

خود غلط بود آنچه می پنداشتیم 

تا در خت دوستی بر کی دهد؟...

ادامه مطلب ...